سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یاد باد آن روزگاران


ساعت 8:2 عصر دوشنبه 88/12/10

بنام خدا

سلام دوستان خوب

آره آنقدر دیر شده که نگو و نپرس. یعنی این گونه نوشتن حتی بدرد کشک سابیدن هم نمی خورد. راستش خیلی بهم ریخته ام و خیلی گیج و ... خیلی گرفتار مقالات دانشجویان و خیلی هم گرفتار مسافرت های اجباری  برای شرکت در کنفرانس ها که خرده خرده این امتیازهای ارتقاء (چون مورچگان که برای فصل زمستان آذوقه جمع می کنند)، امتیاز جمع کنیم که ای ما هم ادعا کنیم که شاید در چند سال دیگر  فلان مرتبه دانشگاهی را کسب کرده ایم. ... می دانم  که این ها هیچکدام ماندنی نیستند. دلم برای روستایمان لک زده و از کار درس و بحث و مدرسه شدیدا احساس خستگی می کنم و اگر این کوهنوردی دوشنبه و جمعه نبود که دیگر فکر کنم حسابی در سراشیبی اعصاب خوردی افتاده بودم. باز جای شکرش باقی است که چهارشنبه ها به مراسم قرائت قرآن همولایتی ها می رویم و این بار به اعراف رسیدیم. ... اعراف یعنی بلندی ها ...گفته اند که حایلی بین دوزخ و بهشت چون دیواری که این دو را جدا می کند و کسانی روی این دیوار حایل ایستاده اند و به نیکوکاران سلام می کنند و به آن ها خوش آمد می گویند و بدکاران را ندا می دهند که خدایا ما را در این گروه قرار مده و کسی از جمع ندا بر می دارد که لعنت بر قوم ستمگران باد. بعضی ها گفته اند که اصحاب اعراف کسانی اند که اعمال نیک و بدشان برابر است و به قولی در آن وسطند و نه بهشتی اند و نه جهنمی! اما من هر چه فکر می کنم نمی توانم خودم را به این تفسیر قانع کنم. اصحاب اعراف باید برگزیده باشند و قطعا کسی که ایستاده بر این دیوار حایل و مردم را خوش آمد می گوید باید  دارای مراتبی از مراتب قرب الهی را  داشته باشند. علامه طباطبایی خیالم را راحت کرد و این نظریه را رد کرده و گفته باید از نیکان هر قوم باشند و حمزه سیدالشهدا و مولی علی (ع) را از اصحاب اعراف خطاب کرده است. خدایا یا ما را از اصحاب اعراف قرار داده و یا از کسانی قرار ده که از این اصحاب خوش آمد می گیرند. آمین.
یا حق


¤ نویسنده: علی محمد نظری

نوشته های دیگران ( )

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
26
:: بازدید دیروز ::
60
:: کل بازدیدها ::
358049

:: درباره من ::

یاد باد آن روزگاران

علی محمد نظری
من اگر وقت داشتم بیشتر می نوشتم. اینجا حدیث نفس است. نوشتن در باره خویشتن است و شاید در باره دنیایی که در آن بسر می بریم.

:: لینک به وبلاگ ::

یاد باد آن روزگاران

::پیوندهای روزانه ::

:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

آتش، قیصر امین پور . آملا عباس، قره بنیاد . اعراف . امام حسین (ع)، محرم، آیه اله بروجردی . اولین روز دبستان . بابا شهباز . بلاگفا. دفتر ایام . پرویز شهریاری . حج، عید قربان . حضرت ابوالفضل، نوحه سرایی . حضرت داود (ع) . حمید مصدق، سیب . دماوند . دماوند، راسوند، سفیدخانی . دماوند، کوهنوردی . دوره گرد . دیوار کعبه . ربنای شجریان . رسمی قطعی . رمی جمرات. بلعام بن باعور، . رمی جمره- ابراهیم خلیل الله . روستای سیدون . سرمین منی، مشعر، عزفات، حج . سیل، روستای سیدون . شهید ابراهیم نظری، ابراهیم همت، ابراهیم حاتمی کیا . شیخ اصلاحات، میرحسین، انتخابات 22 خرداد . شیخ صنعان . عاشقی، نماز شب . عشق پیری . عمره مفرده . عید رمضان . کتاب قانون، پرویز پرستویی مازیار میری . گوزن ها، مسعود کیمیایی . گوسفند سرا. دماوند . لجور . ماه رجب، . محمد رضا مجیدی . نوروز . هوشنگ ابتهاج . یزد، شیرکوه، دکتر محمد مشتاقیون .

:: آرشیو ::

گل های مکزیک
نقد فیلم
سیاسی
مذهبی
شعر
شخصیت ها
خاطرات
داستان
اجتماعی
سفرنامه
آبان 90
مهر 90
شهریور 90
مرداد 90
تیر 90
اردیبهشت 90
اسفند 89
دی 89
آذر 89
آبان 89
آذر 84
آذر 90
دی 90
اسفند 90
بهمن 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
شهریور 91
مرداد 91
دی 91
آذر 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
خرداد 93
اردیبهشت 93
تیر 93
مرداد 93
مهر 93
دی 93
اردیبهشت 94
اسفند 93
خرداد 94
شهریور 94
دی 94
بهمن 94
خرداد 95
اسفند 94
تیر 95
مرداد 95

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من::

.: شهر عشق :.
بوی سیب BOUYE SIB
انا مجنون الحسین
گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
مکتوب دکتر مهاجرانی
یاداشت های یک دانشجوی ریاضی
حاج علیرضا
سهیل
حیاط خلوت
بانو با سگ ملوس(فرشته توانگر)
صد سال تنهایی(هنگامه حیدری)
یادداشت های یک دانشجوی ریاضی(محسن بیات)
پردیس( حسین باقری)
دستنوشته های بانو

:: لوگوی دوستان من::




::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::