سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یاد باد آن روزگاران


ساعت 7:9 عصر چهارشنبه 88/9/18

بنام حضرت دوست

به همین سادگی راه افتادیم رفتیم فیلم کتاب قانون. شنیده بودم که اجازه نمایش نداشته و احتمالا باید فیلم خوبی باشد. از مازیار میری هم خیلی فیلم ندیده بودم.  فیلم توهم را که مال سالهای پیش بود  از ایشان دیده بودم که به عنوان اولین فیلم قابل تامل بود. فکر می کنم در فیلم لیلی با من است با کمال تبریزی سر و سری داشته است و باید احتمالا نویسنده آن کار باشد، اگر اشتباه نکرده باشم. خلاصه کلام اهل شوخی با از ما بهتران است. در لیلی با من است با بیسجی ها و این بار با وزارت خارجه ای ها. که انصافا آن ها را خوب از آب درآورده است. یعنی هرچه متلک بار آن ها می کند بیشتر به دل می نشیند، شاید برای ما که در خارج تحصیل کرده ایم و با آن ها و با غرورشان و با ریاکاری هایشان از نزدیک دم خور بوده ایم بیشتر جذاب باشد.  اما این عاشق شدن و آن جدا شدن کمی عجیب است و قسمت رفتن زن فیلم به جنوب لبنان چون وصله ای نچسب به فیلم شاید اضافه شده برای گرفتن پروانه نمایش. اما نهیب زدن زن فیلم به دیگران که به کتاب خدا به عنوان کتاب قانون برگردند خوب از آب درآمده است. این که همه ی آدمها مثل شوهر زن هستند و اتفاقا همه نقش ها را پرویز پرستویی به خوبی بازی کرده است از نقاط قوت فیلم است. اما به هر صورت فیلمنامه صعیف است و بار داستانی کشش یک فیلم 100 دقیقه ای را ندارد و تقریبا از وسط های کار می توان حدس زد که این زن با این مردم نمی تواند کنار بیاید. برگشت آخر فیلم به ایران نیز برای دستیابی به گیشه است. کاش زن در همان جنوب لبنان از مردش جدا می شد و او را حلال می کرد. او برای چه برمی گردد معلوم نیست، فقط برای پر کردن جیب تهیه کننده و دادن سلامی به فیلم فارسی!! به هر صورت برای دو ساعت وقتم متاسف نیستم فقط حیف می توانست چون مارمولک و لیلی با من است سراسر شوخی باشد و پیامش را سراست بدهد، اما با مشکل بارداری زن فیلم از قالب کمدی به ملودرام می افتد و شدیدا افت می کند. حیف شد می توانست فیلم خوبی باشد اما شاید تیغ سانسور نگذاشته است

یا حق


¤ نویسنده: علی محمد نظری

نوشته های دیگران ( )

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
45
:: بازدید دیروز ::
35
:: کل بازدیدها ::
357954

:: درباره من ::

یاد باد آن روزگاران

علی محمد نظری
من اگر وقت داشتم بیشتر می نوشتم. اینجا حدیث نفس است. نوشتن در باره خویشتن است و شاید در باره دنیایی که در آن بسر می بریم.

:: لینک به وبلاگ ::

یاد باد آن روزگاران

::پیوندهای روزانه ::

:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

آتش، قیصر امین پور . آملا عباس، قره بنیاد . اعراف . امام حسین (ع)، محرم، آیه اله بروجردی . اولین روز دبستان . بابا شهباز . بلاگفا. دفتر ایام . پرویز شهریاری . حج، عید قربان . حضرت ابوالفضل، نوحه سرایی . حضرت داود (ع) . حمید مصدق، سیب . دماوند . دماوند، راسوند، سفیدخانی . دماوند، کوهنوردی . دوره گرد . دیوار کعبه . ربنای شجریان . رسمی قطعی . رمی جمرات. بلعام بن باعور، . رمی جمره- ابراهیم خلیل الله . روستای سیدون . سرمین منی، مشعر، عزفات، حج . سیل، روستای سیدون . شهید ابراهیم نظری، ابراهیم همت، ابراهیم حاتمی کیا . شیخ اصلاحات، میرحسین، انتخابات 22 خرداد . شیخ صنعان . عاشقی، نماز شب . عشق پیری . عمره مفرده . عید رمضان . کتاب قانون، پرویز پرستویی مازیار میری . گوزن ها، مسعود کیمیایی . گوسفند سرا. دماوند . لجور . ماه رجب، . محمد رضا مجیدی . نوروز . هوشنگ ابتهاج . یزد، شیرکوه، دکتر محمد مشتاقیون .

:: آرشیو ::

گل های مکزیک
نقد فیلم
سیاسی
مذهبی
شعر
شخصیت ها
خاطرات
داستان
اجتماعی
سفرنامه
آبان 90
مهر 90
شهریور 90
مرداد 90
تیر 90
اردیبهشت 90
اسفند 89
دی 89
آذر 89
آبان 89
آذر 84
آذر 90
دی 90
اسفند 90
بهمن 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
شهریور 91
مرداد 91
دی 91
آذر 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
خرداد 93
اردیبهشت 93
تیر 93
مرداد 93
مهر 93
دی 93
اردیبهشت 94
اسفند 93
خرداد 94
شهریور 94
دی 94
بهمن 94
خرداد 95
اسفند 94
تیر 95
مرداد 95

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من::

.: شهر عشق :.
بوی سیب BOUYE SIB
انا مجنون الحسین
گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
مکتوب دکتر مهاجرانی
یاداشت های یک دانشجوی ریاضی
حاج علیرضا
سهیل
حیاط خلوت
بانو با سگ ملوس(فرشته توانگر)
صد سال تنهایی(هنگامه حیدری)
یادداشت های یک دانشجوی ریاضی(محسن بیات)
پردیس( حسین باقری)
دستنوشته های بانو

:: لوگوی دوستان من::




::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::