كس نگو بابا

آمين

هيچ اگر سايه پذيرد ، ما همان سايه هيچيم

منتظرم

Regards
F.Javidzadeh[گل]

سلام دوست عزيز

ظاهرا اين گرفتاري هاي خرد مبتلا به همه است

اين همه هياهو براي هيچ

من هم مثل شما درگير كارهاي اداري و شخصي هيتم و شديدا به آرامش و آنچه حافظ گفته نياز دارم

دو يار كهن و از باده كهن دو مني

فراغتي و كتابي و گوشه چمني

موفق باشيد

پاي چوبينم در خاک
کلاه مسخره اي بر سر
جل پاره اي بر تن
اين است شکوه و جلال من
تا مرغکان سبک بال
از آسمان دلم گذر نکنند
که ترس
تنها وظيفه ي من است
و تنهايي
تنها پاداش من است !
حتي در آن زمان که باد مي آيد
تا غصه هاي مرا
بشويد از تنم
تنهاترينم !
غمگين ترينم !
من نمي خواهم ؛ مترسکي باشم در گندمزار
نمي خواهم هيبتم را , پرندگان دريابند
نمي خواهم زشتيم , بهاي من باشد
مي خواهم بذري شوم
تا هزار خوشه دهم
و در ضيافتم , همه بنشينند
مي خواهم خاک شوم
تا در سينه ام
ريشه ها را دريابم
مي خواهم چشمه اي شوم
شعله اي
نوري
مي خواهم لبخندي شوم
بر چهره اي غمين
اي کاش
اي کاش
حتي عروسکي شوم
در دست کودکي فقير
نه !
نمي خواهم مترسکي باشم در گندمزار

Regards
F.Javidzadeh

سلام جناب دکتر
درسته که دير شده ولي بوي دل از مطالبتون مياد.
از قيل و قال مدرسه حالي دلم گرفت
يک چند نيز خدمت معشوق و مي کنيم
راستش تو برنامه ي الوند جاي خالي شما به چشم مي خورد...
مشتاق زيارت هستيم
با ارادت