سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یاد باد آن روزگاران


ساعت 8:31 صبح سه شنبه 91/11/3

بنام خدا
سلام دوستان خوبم. بزرگترین خاله‌ام یعنی خاله مریم دار فانی را وداع گفت. شوهرش مش خدارحم سال 1369 از دنیا رفته بود و واقعا مرد با صلابت و استواری بود. قد کوتاهی داشت اما بسیار با اقتدار. خاله نمی دانم متولد 1305 است یا 1308 به هر صورت بیشتر از 80 سال داشت. پریشب که برای آخرین دیدار به ملاقاتش رفته بودیم وقتی پرونده پزشکی اش را  را خانمم مطالعه کرد دید نوشته است 60  ساله! پسرش به طنز گفت می خواستم ناراحت نشود و سنش را به پرستاران کم گفتم! با یک عفونت ریه به کما رفته بود. خانم گفت احتمال برگشتش کم است. صبح علی الطلوع که صدای تلفن بلند شد نیکان گفت خاله مریم! و بقیه حرفش را خورد. آره راست می گفت خبر کوتاه بود او شب قبل دنیا را به بازماندگان واگذار کرد و رنج هستی را را به فراموشی و به نزد بابا بزرگ محمد علی و مادر بزرگ عالم خراج رفت. در فامیل که بحث می کردیم عمر طولانی طابفه مادری یعنی شمسی ضرب المثل شده است. زیرا خاله مریم 22 سال بعد از شوهرش زنده بوده است. خاله آسیه نیز چند سالی بعد از شوهرش دوران کهنسالی را می گذراند و مادرم 11 سالی است بعد از آقام خدا بیامرز در قید حیات است و دایی مهدی بعد از درگذشت همسرش چند سالی است که تجدید فراش کرده است.  حالا می گویم اولین شمسی رفت. هر سال عید که به دیدنش می رفتیم کرسی‌اش در روستای اسکان براه بود و نشستن در عصر روز اول عید در زیر آن از لذایذ فراموش ناشدنی‌ بود. آجیلش همواره کشمش تولید همان روستا را داشت و واقعا حال آدم را جا می آورد. بسیار مهربان بود و نظر لطفش به من بسیار. بچه های بسیار خوبی داشت و واقعا چیزی برایش کم نگذاشتند. نوشته بودم که سالهایی که به یک ختم می شوند همواره برایم طنین مرگ را دارند بعد از عمه‌ام ، میلاد پسر خواهرم و چندین نفر دیگر از دوستان و آشنایان قره بنیادی حالا خاله مریم هم رفت. خدا روحش را با فاطمه زهرا مشهور کند.  فردا چهارشنبه 4/11/91 مراسم تشیع و ختم در روستای اسکان است.


¤ نویسنده: علی محمد نظری

نوشته های دیگران ( )

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
53
:: بازدید دیروز ::
138
:: کل بازدیدها ::
358393

:: درباره من ::

یاد باد آن روزگاران

علی محمد نظری
من اگر وقت داشتم بیشتر می نوشتم. اینجا حدیث نفس است. نوشتن در باره خویشتن است و شاید در باره دنیایی که در آن بسر می بریم.

:: لینک به وبلاگ ::

یاد باد آن روزگاران

::پیوندهای روزانه ::

:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

آتش، قیصر امین پور . آملا عباس، قره بنیاد . اعراف . امام حسین (ع)، محرم، آیه اله بروجردی . اولین روز دبستان . بابا شهباز . بلاگفا. دفتر ایام . پرویز شهریاری . حج، عید قربان . حضرت ابوالفضل، نوحه سرایی . حضرت داود (ع) . حمید مصدق، سیب . دماوند . دماوند، راسوند، سفیدخانی . دماوند، کوهنوردی . دوره گرد . دیوار کعبه . ربنای شجریان . رسمی قطعی . رمی جمرات. بلعام بن باعور، . رمی جمره- ابراهیم خلیل الله . روستای سیدون . سرمین منی، مشعر، عزفات، حج . سیل، روستای سیدون . شهید ابراهیم نظری، ابراهیم همت، ابراهیم حاتمی کیا . شیخ اصلاحات، میرحسین، انتخابات 22 خرداد . شیخ صنعان . عاشقی، نماز شب . عشق پیری . عمره مفرده . عید رمضان . کتاب قانون، پرویز پرستویی مازیار میری . گوزن ها، مسعود کیمیایی . گوسفند سرا. دماوند . لجور . ماه رجب، . محمد رضا مجیدی . نوروز . هوشنگ ابتهاج . یزد، شیرکوه، دکتر محمد مشتاقیون .

:: آرشیو ::

گل های مکزیک
نقد فیلم
سیاسی
مذهبی
شعر
شخصیت ها
خاطرات
داستان
اجتماعی
سفرنامه
آبان 90
مهر 90
شهریور 90
مرداد 90
تیر 90
اردیبهشت 90
اسفند 89
دی 89
آذر 89
آبان 89
آذر 84
آذر 90
دی 90
اسفند 90
بهمن 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
شهریور 91
مرداد 91
دی 91
آذر 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
خرداد 93
اردیبهشت 93
تیر 93
مرداد 93
مهر 93
دی 93
اردیبهشت 94
اسفند 93
خرداد 94
شهریور 94
دی 94
بهمن 94
خرداد 95
اسفند 94
تیر 95
مرداد 95

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من::

.: شهر عشق :.
بوی سیب BOUYE SIB
انا مجنون الحسین
گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
مکتوب دکتر مهاجرانی
یاداشت های یک دانشجوی ریاضی
حاج علیرضا
سهیل
حیاط خلوت
بانو با سگ ملوس(فرشته توانگر)
صد سال تنهایی(هنگامه حیدری)
یادداشت های یک دانشجوی ریاضی(محسن بیات)
پردیس( حسین باقری)
دستنوشته های بانو

:: لوگوی دوستان من::




::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::