سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یاد باد آن روزگاران


ساعت 6:25 صبح چهارشنبه 91/3/10

بنام خدا
سلام دوستان گرامی. مثل این‌که این صفحات وبلاگ من شده است صفحه آگهی فوت و تسلیت و تعزیت. همیشه از سالهایی که به یک می رسند خاطره مرگ دارم. سال 51 در قره‌بنیاد روستای پدری اول آقای مهدی سپس عمو داود بابای همکلاسیم یوسف و به تواتر چند نفر دیگر به تصادف از دنیا رفتند و آن چنان شد که مردم از شدت عصبانیت مرده شورخانه ده را به آتش کشیدند. سال 61 چهار نفر از افراد ده بخاطر قاچاق چند کیلو تریاک به چوخه اعدام سپرده شدند. سال 71 رحمان پسر عمه‌ام و چند جوان دیگر باز به به تصادف تلف شدند. سال 81 آقام خدابیامرز و پسر‌عمه‌ام اسد از دنیا رفتند و اینک در سال 91  به چهلم عمه صدیقه  نرسیده‌ایم و سیاه از تن در نیاورده‌ایم که پسر خواهرم میلاد که  جمعه شب به سختی تصادف کرده بود و به کمای عمیق رفته بود از عمق کما به دنیای جدید پا گذاشت و بار غصه و غم‌هایش را برایمان گذاشت و رفت که رفت! آه از این سالهایی که یک دارند! جوان بود و خوش چهره و  بشدت رفیق باز. تنها پسر خانواده که قرار بود چشم و چراغ خانه باشد و قرار بود در پیری دستگیر آبجیم و شوهرش داود باشد. بسیار تلخ است جوان از دست دادن! اصلا نمی توانم باور کنم که میلاد در کنارمان نباشد. دانشجوی سال دوم حسابداری دانشگاه ازاد اسلامی واحد اراک  بود. دیروز که اعلامیه‌اش را با آن عکس رنگی و زیبایش چاپ کرده بودند عمو رحم خدا رو به داود کرد و گفت بیا داود این هم کارت عروسی میلاد!! قرار بود ازدواج کند با دختری از همسایگان که عاشق شده بود و قسمت نشد و دیدار به قیامت رفت. حالا دیگر میلاد عسگری هم به خیل صدهزارسالگان پیوسته است. این همه به سر و صورت زدن شاید از این باشد که ما از آن دنیا اطلاعاتی نداریم. نمی دانم مولی علی هم می گوید بزرگترین اسرار مرگ است! شاید در کنار پدرم یا عمو رمضان پدر داود و یا عمه صدیقه و اسد... قرار گرفته است. خدایا روحش را شاد کن و به ما و مخصوصا پدر و مادرش صبر عطا بفرما که از روایات است که صبر بر مصیبت اجر دارد. امروز ساعت 10 صبح  از منزلشان واقع در محله فوتبال اراک جنازه تشییع می شود و ساعت 15 الی 17 در مسجد سیدها مجلس ختم برای تذکار به ما زندگان برگزار می گردد. اگر توانستید و وقت داشتید  بدانید حضورتان تسلا بخش است. یا حق.


¤ نویسنده: علی محمد نظری

نوشته های دیگران ( )

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
40
:: بازدید دیروز ::
138
:: کل بازدیدها ::
358380

:: درباره من ::

یاد باد آن روزگاران

علی محمد نظری
من اگر وقت داشتم بیشتر می نوشتم. اینجا حدیث نفس است. نوشتن در باره خویشتن است و شاید در باره دنیایی که در آن بسر می بریم.

:: لینک به وبلاگ ::

یاد باد آن روزگاران

::پیوندهای روزانه ::

:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

آتش، قیصر امین پور . آملا عباس، قره بنیاد . اعراف . امام حسین (ع)، محرم، آیه اله بروجردی . اولین روز دبستان . بابا شهباز . بلاگفا. دفتر ایام . پرویز شهریاری . حج، عید قربان . حضرت ابوالفضل، نوحه سرایی . حضرت داود (ع) . حمید مصدق، سیب . دماوند . دماوند، راسوند، سفیدخانی . دماوند، کوهنوردی . دوره گرد . دیوار کعبه . ربنای شجریان . رسمی قطعی . رمی جمرات. بلعام بن باعور، . رمی جمره- ابراهیم خلیل الله . روستای سیدون . سرمین منی، مشعر، عزفات، حج . سیل، روستای سیدون . شهید ابراهیم نظری، ابراهیم همت، ابراهیم حاتمی کیا . شیخ اصلاحات، میرحسین، انتخابات 22 خرداد . شیخ صنعان . عاشقی، نماز شب . عشق پیری . عمره مفرده . عید رمضان . کتاب قانون، پرویز پرستویی مازیار میری . گوزن ها، مسعود کیمیایی . گوسفند سرا. دماوند . لجور . ماه رجب، . محمد رضا مجیدی . نوروز . هوشنگ ابتهاج . یزد، شیرکوه، دکتر محمد مشتاقیون .

:: آرشیو ::

گل های مکزیک
نقد فیلم
سیاسی
مذهبی
شعر
شخصیت ها
خاطرات
داستان
اجتماعی
سفرنامه
آبان 90
مهر 90
شهریور 90
مرداد 90
تیر 90
اردیبهشت 90
اسفند 89
دی 89
آذر 89
آبان 89
آذر 84
آذر 90
دی 90
اسفند 90
بهمن 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
شهریور 91
مرداد 91
دی 91
آذر 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
خرداد 93
اردیبهشت 93
تیر 93
مرداد 93
مهر 93
دی 93
اردیبهشت 94
اسفند 93
خرداد 94
شهریور 94
دی 94
بهمن 94
خرداد 95
اسفند 94
تیر 95
مرداد 95

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من::

.: شهر عشق :.
بوی سیب BOUYE SIB
انا مجنون الحسین
گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
مکتوب دکتر مهاجرانی
یاداشت های یک دانشجوی ریاضی
حاج علیرضا
سهیل
حیاط خلوت
بانو با سگ ملوس(فرشته توانگر)
صد سال تنهایی(هنگامه حیدری)
یادداشت های یک دانشجوی ریاضی(محسن بیات)
پردیس( حسین باقری)
دستنوشته های بانو

:: لوگوی دوستان من::




::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::