مسئله دوم:لطف کنيد نامه بسيج دانشجويي دانشگاه تهران رو به آقاي هاشمي بخونيد که تمام جواب ها در اين نامه آمده است:
...... سهشنبه اين هفته بود که با اعلام نتايج بررسي شوراي نگهبان اعلام گرديد که شما جزء احراز صلاحيتشدگان نيستيد. با توجه به اين توضيحات بر خود لازم ميدانيم که به ذکر نکاتي چند بپردازيم:1. حضور شما همانطور که خودتان اشاره کردهايد از روي احساس تکليف براي حل مشکلات ادعايي توسط خودتان بوده است و براي تحقق حماسه سياسي پا به عرصه انتخابات گذاشته بوديد. اما با اعلام عدم احراز صلاحيت جنابعالي براي بر عهده گرفتن پست رياست جمهوري قطعا اين تکليف از دوشتان برداشته شده است. عدم احراز صلاحيتي که منشا آن تشخيص شوراي محترم نگهبان به عدم توانايي جسماني براي برعهده گرفتن اين جايگاه پر چالش کشور بوده است. جايگاهي که به لحاظ ماهوي تفاوت عديدهاي با رياست مجمع تشخيص از حيث وظايف و نيز حجم کاري دارد. بيشک اگر اعتمادي از جانب مجموعه نظام به جنابعالي با توجه به سابقه 34 ساله تان نبود در پست کليدي مجمع تشخيص به کارگيري نميشديد. اين مساله بديهي است که برخلاف ادعاي تنگنظران و بدخواهان ملت ايران اين اعلام احرا ز صلاحيت ناشي از سياسيکاري نبوده که البته جايگاه شوراي نگهبان اجل از اين تهمتهاست؛ بنابراين اميدواريم که در انجام وظيفه در جايگاه مهم رياست مجمع بار ديگر کارنامه قابل قبولي به ملت مقاوم و رهبري معظم انقلاب ارائه دهيد.2. عمل به وظيفه و تمکين در برابر قانون توسط جنابعالي و مسوول محترم ستادتان جناب آقاي جهانگيري به خاطر موضع منطقيشان قابل تقدير است ....3. سخن پاياني ما با شما راجع به اطرافيانتان است؛ آنهايي که به شما و به تبع آن بارها به نظام ضربه زدهاند. آنهايي که نام شهيدي والامقام را يدک ميکشند و از طرفي ديگر يدککش اهداف رسانههاي خبيث غربي هستند. آنهايي که هنگام شروع دفاع مقدس 23 سال داشتهاند و تا پايان جنگ سنشان به 31 سال رسيده اما لحظهاي جربزه حضور در صحنه رويارويي حق عليه باطل را نداشتهاند و امروز براي خود شيرني سياسي، جانبازان جنگ تحميلي را به سخره ميگيرند و شرم هم نميکنند. اينان بيشک پرچمدار جريان لمپنيزم سياسي هستند .....