سلام دوباره
زياده از حد داريم مزاحم اوقات شريف ميشيم .
اما بعد؛
در مورد حضرت ابراهيم عليه السلام دو نكته قابل ذكره
اول اينكه ما در علم منطق و در قسمت سوم يعني مسايلي كه در مناظرات به كار مي آد يكي از راههاي نفوذمون هم كلام شدن ظاهري با شخص هست به اين معنا كه حضرت اونجا در مقام بحث با ستاره پرستان ابتدا خودشون رو همكلام با ايشان كرده و سپس دست به تزلزل فكري اونها ميزنند اين كه عرض شد توضيح كلاميون در همين باب هست.
دوم اينكه مفسرين در باب اين مطلب مي گويند كه اونجا كه همزه استفهام مقدره (و در عربي و فارسي تقدير ادات پرسش و استفاده از لحن در پرسش امري مرسومه)و حضرت ابراهيم در مقام بحث ابتدا از اونها سوال مي كنه كه آيا..... و پس از افول ستاره ماه يا خورشيد جواب سوال خودش رو به همونها كه اون شي رو مي پرستيدند ارائه ميدهد.
تا بعد
سلام
قصد من نكوهش كار دوستم بود .
مطالب قبلي مثل مادر و يادمه رو هم بخون
با ركود اقتصادي به روزم
سلام بر دوست كم پيدا و سايه سنگين
به يه حاجي گفتن خونه خدا رو زيارت كردي گفت آره ولي خيلي سنگ خوردم .
كعبه يك سنگ نشان است كه ره گم نشود / حاجي احرام دگر بند و ببين يار كجاست .
سلام دكتر
حجكم مقبول سعيكم مشكور سنگكم مصئوب
لذت حج براي بنده اون جاييه كه داري دور خونه خدا مي گردي ؛طواف مي كني و طواف مي كني و تازه به دور هفتم كه مي رسي نم نمك مي فهمي داري چه عمل با شكوهي رو پشت سر مي ذاري
دكتر جان وقتي شيطون مشخص باشه ميشه سنگش زد اما واي به روزي كه مشخص نباشه سنگ رو هم كه برداري نمي دوني خودت رو بزني يا .....
بگذريم
مثل هميشه راحت نوشتي و پر محتوا
و لاجرم آنچه از دل برآيد بر دل نشيند
مي دونم اين پيامم سر و ته نداشت
يا حق
اين رمي جمرات هم چه داستان هايي داره
بنده خدا اون افرادي كه اشتباهي جاي شيطون سنگ مي خورن
واقعا اشتباهي سنگ مي خورن ؟