سلام وبلاگ جالب و زيبايي داري ! راستي چرا نمي خواي چند تا فايل تبليغاتي تو وبلاگت بزاري و به همين سادگي کسب درآمد کني اگه واقعا دوست داري با راحت ترين کار پولدار بشي بيا وب سايت من ir2ads.com ،سمت راست صفحه يه قسمتي هستش که نوشته عضويت درنمايش دهندگان ميري تو اون عضو مي شي(يعني تو اون سايت از سمت راست عضويت رو ميزني) بعدش کدهاي تبليغاتي رو بر ميداري و اونو بزار تو قسمت تنظيمات وبلاگ"در بخش کدهاي اختصاصي" بعدش هر کليکي که به اون فايلهاي تبليغاتي ميشه به صندوقت 20تومان اضافه ميشه که در کل به حسابت واريز ميشه.ما هر روز با درخواست شما تسويه مي کنيم.
www.ir2ads.com
يادت باشه شانس فقط يه بار در خونه آدمو ميزنه!!!
سلام استاد،
واقعآ متآسفم،
درگذشت عموي بزرگوارتان را تسليت مي گويم،از خداي مهربان طلب عفو و مغفرت براي آن عزيز و صبر براي شما وديگر عزيزانتان را خواستارم.
با شرمندگي بسيار از اينكه اينقدر دير متوجه شدم...
روحش شاد.
خانم عظيم زاده و خانم هوشور از لطف شما سپاسگزارم
سلام استاد.
متاسفم...
شرمنده.. من دير متوجه شدم.
غم از دست دادن عزيز...هميشه سنگينه... و جايگزين كم داره.
خداوند بيامرزش...
اميدوارم خدا به شما و بقيه كسايي كه به ايشون علاقمند بودن صبر عطا كنه...
استاد گلبانگ، سلام و صد سلام
ممنون بسيار زيبا بود و تسکين دهنده.
از لطف شما سپاسگزارم
نه آمدن، دلبخواه ماست
نه رفتن، آوازي كه به اختيار.
تسليت عرض مي كنم.
علي محمد جان . اي شعر را از صميم قلب براي شادي روح عموي بزرگوارت تقديم مي کنم .
( از منظومه : صداي پاي آب )
...
و نترسيم از مرگ
مرگ پايان کبوتر نيست
مرگ وارونه يک زنجره نيست
مرگ در ذهن اقاقي جاري است
مرگ در آب و هواي خوش انديشه نشيمن دارد
مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن مي گويد
مرگ با خوشه انگور مي آيد به دهان
مرگ در حنجره سرخ – گلو مي خواند
مرگ مسئول قشنگي پر شاپرک است
سلام علي محمد جان .
تسليت مي گويم . واقعا دوست داشتم در اين لحظات در كنارت بودم و اگر مي توانستم كمي از بار غمت را بر دوش كشم .
حافظ دوام وصل ميسر نمي شود ...
سلام سيد نورا
ممنون از لطفت و تشكر يخاطر قبول زحمت شركت در مجلس ختم. و سپاس از شعر زيباي قيصر. خدا تو را برام نگه دارد.
يا حق
علي جان درگذشت عموي گرامييتان را تسليت ميگم، بارها بهم گفته بودي كه چقدر به آن خدا بيامرز علاقه داري، بنابراين تحمل اين فراق نيز به همان اندازه سخت تر هست. سال 80 نيز يكي از دوستان خوب ما در خوابگاه شهيد شرفي دانشگاه پلي تكنيك تهران در كمال ناباوري به دليل بيماري شبيه بيماري حاجي، به رحمت ايزدي پيوست. هميشه اينجوري بوده، به قول قيصر :
*********************
حرفهاي ما هنوز ناتمام ...تا نگاه ميكني : وقت رفتن استباز هم همان حكايت هميشگي !پيش از آن كه با خبر شوي ! لحظه عزيمت تو ناگزيز ميشود آي ... اي دريغ و حسرت هميشگي ! ناگهان چقدرزود دير ميشود! ...
خانه ي آخرتش سبز باد.