• وبلاگ : ياد باد آن روزگاران
  • يادداشت : باورش سخت است
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + يه دانشجوي معمولي 
    سلام،
    شايد آنچه که هر لحظه هضم اين موضوع رو برام سختر و سختر مي کنه، مقايسه روز روز زندگي خودم در آن سال ها با روز روز زندگي اين آقا است. يادمه سال 71 که دبستاني بودم، ديوار مشترک حياط خونه استيجاري ما در حال ريزش بود و از قضا يه چاه هم کنار حياط دهن باز کرد، هزينه رهن يه آپارتمان تقريبا نو ساز تو محلمون هفتصد هزار تومن بود. ولي ما که ادعاي آپارتمان نوساز نداشتيم، ما به خيلي کمتر از اون هم راضي بوديم. ديوار ريخت. هيچ وقت ترس و نگراني پدرم و از ديوار آوار شده و چاه دهن باز کرده حياط خونش و حرف مردم که ماه ها تو چهره اش بود و روي دوشش سنگيني مي کرد رو يادم نمي ره. اما خدا رو شکر که به موقع خودش دست آدم و مي گيره و گشايشي توي کار مي شه. اين ماجرا و هزار جور از اين سخت ترش رخ داده و هنوزم داره تو جامعه اتفاق مي افته و بالاتر از باور، داريم احساسش مي کنيم. آقاي دکتر، کدوم از اين دو زندگي باورش سختتره؟
    وقتي از رانندگي بشه به همچين جاهايي رسيد، از رياست بانک مرکزي و وزارت و رياست جمهوري و ... به کجاها که نميشه رسيد؟ قبلا خدمتتون عرض کردم، همه برا خوردن ميان.